چگونگی آشنا کردن جوانان با مذهب
چگونگی آشنا کردن جوانان با مذهب
1.والدین و مربیان نقش بسیار با اهمیتی در تثبیت اعتقادات مذهبی صحیح و جهت دهی نوجوانان و جوانان در پیروی از اصول مذهبی و اخلاقیات پسندیده ایفا می نمایند روابط آموزشی- مذهبی می بایست بر اساس انس والفت ،دوستی و محبت ،اطلاع و آگاهی و استدلال منطقی صورت گیرد .عقاید وآرای مذهبی باید طوری منظم ،هدفدار ،هماهنگ و هدایت کننده و قابل اجرا به آنها عرضه شود که زمینه را برای اخنلاف و تضاد ودرگیری فراهم نسازند.ضمناً باید آنها را به تفکر با شیوه درست آشنا نمود و اعتقاد به جهان بینی توحیدی و خداشناسی ،نبوت ،معاد ،امامت ،رهبری و عدالت را بر اساس تفکر و برهان عقلی و بینش مذهبی در آنها به وجود آورد و نیز کتب مناسبی را که جوابگوی سوالات و اشکالات نوجوانان و جوانان با اصول استدلالی و منطقی باشد به آنان معرفی کرد ،زیرا آنها تشنه اطلاعات در زمینه های فوق می باشند ؛ و با این عمل خلاءمذهبی درآنها پر خواهد شد و دچار ویرانی فکر و اندیشه نمیشوند .
.2 طرز ارائه مسائل مذهبی به نوجوانان و جوانان بسیار اهمیت دارد ، چه مسائلی را در این دوره باید برای آنها گفت که از دین زده نشوند ، و در عین حال باید آن مسائل را با زندگی تطبیق داد.این موضوعات بایدطوری ارائه شوند که آنها احساس کنند امور مذهبی قابل پیاده شدن در زندگی روزمره می باشند وحتی می توانند احتیاجات روانی خود را نیز با این امور برطرف نمایند .تنها موعظه کردن از طریق والدین ،مربیان و یاعلمای دین در خانه و مدرسه و مسجد کافی نیست ،باید مسائل دینی را با تجربه و عمل توام نمود تا به این زودیها از فکر نوجوان خارج نشود و اثرش در رفتار او ثابت بماند.تفکر مذهبی ،تقوا ،فضیلت ،شجاعت و پرهیزکاری ،ایمان ، اخلاق،کمال ،دفاع از محرومین و جهاد در راه خدا را باید عملا به آنها آموزش داد و از طریق ارائه الگوهای صحیح به آنان آموخت که از هر چیز پوچ و کهنه ای دست بردارند و عملا به کردارها و رفتارهای ارزنده برسند.
3.باید دین و علم را با هم به نوجوانان و جوانان آموزش داد و تذکر این امر برای آنها لازم است که این دو از یکدیگر جدا نیستند ، بلکه زوجی هستند که باید یکدیگر را درک کنند ،و باید به آنها آموخت که دین و علم و عقل با هم هماهنگ هستند و مطالب دینی ،عقلی و بعضا علمی است .
4. نوجوان نیازمند یک تکیه گاه قوی و نیرومند است ،تکیه گاهی که در همه حوادث بتواند به آن پناه ببرد،از او کمک بخواهد و به اتکای او آرام و مطمئن زندگی کند.اگر تکیه گاه او والدین ،مربیان ،دوستان ،سیاستمداران وحتی بزرگان دینی باشند ،با از بین رفتن و یا سقوط آنها نوجوان هم سقوط خواهد کرد ،بنابراین بوجود آوردن این اعتقاد عمیق که تنها تکیه گاه قوی خداوند قادر است که هرگز سقوط نخواهد کرد و باید به او متصل و او را انتخاب نمود باعث می گردد که نوجوان خود را در زندگی نبازد،دچار شکست و تزلزل نشود ،از انحرافات و لغزشها دور بماند ،شخصیت و معنویت خویش را از دست ندهد و خود راه کمال را در پیش گیرد .وابستگی و پذیرش این غایت و مقصودی که ورای این عالم مادی ،جامعه ،اجتماع و محیط می باشد ،خود معنای عمیق و با ارزشی برای زندگی کردن به او می بخشد و در مصیبتها و حوادث ناگوار ،او دارای چنان قدرت روحی مخصوص و شکیبایی خواهد بود که مجال همه گونه تدبیری را به او خواهد داد.
5. کسانی که درمورد دین با نوجوان و جوانان صحبت می نمایند ،خود باید الگوی واقعی دین باشند ،بخصوص معلمین دینی باید از بین شخصیتهای لایق و عالم انتخاب شوند و احاطه علمی کافی به آنچه که می باید گفته شود داشته باشند و اعمال خود را با اهداف مذهبی تطبیق دهند ،توانایی پاسخ دادن به سوالات نوجوانان را داشته باشند و بتوانند خرافات را از نظریات صحیح دینی جدا کرده ،به دانش آموزان ارائه دهند .از نظر اخلاقی ،خود الگوی اخلاق باشند، با اخلاص ،مهربان ،انسان دوست و علاقمند به کار خود باشند ، سعه صدر و وسعت نظر داشته باشند ، بر نفس خود غالب باشند و از اعتدال در امور خارج نشوند ، با حوصله ، صبور و با تدبیر باشند ، و از نظر ظاهر نیز آراسته وتمیز و مرتب باشند که دانش آموز قطعا تحت تاثیر چنین معلمی قرار خواهدگرفت
6 . فلسفه اصول عبادی را برای نوجوانان و جوانان باید بخوبی و بطور مطلوب و جذاب بیان نمود و در مواقع دعا ، دلیل علمی و روانی این درخواستها وتوسلات را باید گفت و نیز اثری را که این درخواستها در اعمال مـــا می گذارند ،توضیح داد . باید برای نوجوان تفهیم شود که دعا عامل سکون و بی تحرکی و ایستادن نیست ،دعا عامل فریب و تخریب نیست ،بلکه برعکس عامل حرکت است و او را به مقصد راهنمایی می کند و راه را به او نشان می دهد ، هدف را معین می کند و امیدبخش است ،روح و روان انسان را صفا و جلا می دهد و او را به نیکی و سلامت می کشاند و مسیر حرکت و رفتن و جریان داشتن و شدن را به وی می نمایاند .
7 . بردن جوانان و نوجوانان به مجالس مذهبی که مطالب مطرح شده در آن مجالس در خور سن و سال و فهم و دانش آنها باشد و همچنین دیدار افراد سلیم النفس و پاک دل ،مومن و متقی و عالم باعث می گردد که روح دینی و فطرت مذهبی آنها پرورش یابد .
8 . بالاخره عبوردادن منطقی نوجوانان و جوانان از احساسات خام مذهبی به بینش مذهبی تثبیت شده که با تعقل و تفکر همراه باشد و کمک کردن به ایجاد ارتباط آنها با دیگران ،ارتباط آنها با جهان هستی و کشف حقایق ناشی از این ارتباطات که با چون و چرا و سوال و جواب به دست می آید ،یکی از وظایف سنگین مربیان است.